حــــــــــرف تو که میشــود
من , چقدر ناشیانه
ادعای بی تفاوتی میکنم...
نامــــت
خاطراتــــت
بوســ ـــــه هایــــت
و ...
و لـــمــــس حــــس بودنـــــت
همـــه و همـــــه را بدست ســــــرد باد سپــــــردم
یادم تو را فرامــ ـــوش !
گـــــــآهی اوقآت
انگآر همهـ دُنیآ پآ می شوَند ،تا تو برسیـ…
گـــــــآهی اوقات هَم ،
حَتیـ پآهآی خودت قَدَمی بَر نمی دارنـد.
امآ هَمیشهـ رسیـدن مُهمـ نیست …
بَلکهـ رَفتَن کآفیـست
برآی تَمآم کردنـ
تَمآمـ رآه هآی نَرسیـده بهـ او ،با
پـآهآی خودت.
روی همین دیوار مجازی مینویسم!
از لج تو...
از لج خودم...
که حاظر نبودیم یک بار
این ها را واقعی به هم بگوییم...!!!
دست های اورا که گرفتی
دیگر به من نگاه نکن....
نگاه تو...
بیشتر از دیدن دستهایتان آتشم میزند....!
دیگرتمام شد
آرزوهایم راگذاشتم درکوزه
باآبش قرصهای اعصابم رامیخورم..!
چقـــدر سخته دستای کسی که دوسش داری
تو دستای کسی دیگه ای ببینی نتونی چیزی بگی جز
اینکه بگی آهای غریــــــــبه مواظب عشقم باش!!!!
خدا وصیت منو گوش بده نامه رو بخون شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون
می سپارمش بهت میرم تموم تار و پودمو یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو
خدا یه وقت کسی نیاد بدزده قلب سادشو کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو
بهش بگه دوستش داره خیلی بده زمونمون خدا سپردمش بهت مواظب عشقم بمون
تاریکی اتاقم شکسته میشود با نوری ضعیف....
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد....
ازین صدا متنفر بودم اما....
چشم هایم رامیمالم....
new message....
تا لود شود آرزو میکنم....کاش تو باشی....
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی …
شاکی بشی ولی شکایت نکنی …
گریه کنی اما نزاری اشکات پیدا بشن …
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری …
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی …
عشــــ♥ــــق یــ ـعنـﮯ:
وقــتـﮯ ازت پـ ــرسیــבטּ چــﮧ نســبتـﮯ بـ ــا آقـ ـآ בارﮮ?؟
سـ ـرت رو بـالـآ بــگیرﮮ و شجــاعانـﮧ بگـﮯ عشقمه
مـ ــیفهمـﮯ?؟
نظرات شما عزیزان: