گویا قسمت بود…
به کلاغ ها زیرمیزی داده شد
تا مرا به خانه ام برسانند
چون…
آدم باید یه” تــــــــــــــــــــو” داشته باشه
که هر وقت از همه چی خسته و ناامید میشه بهش بگه
مهـم اینه که تـــــــو هستی ، “بیخیال دنیا ”
حال از خدا می خواهم
از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذارد
نگاهی ، یادی ،خاطره ای…
برای هنگامی که فراموش خواهیم کرد روزی چقدر عاشق بودیم
و برای ” تو ” آرزوهایی دارم
اول خدا را آرزو میکنم …
و رویاهایی تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود
برایت آرزو میکنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی-آنچه را که باید فراموش کنی
برایت شوق آرزو میکنم و آرامش حقیقی
برایت آرزو مىکنم که عاشق باشی ، عشقی پاک و ماندگار
و دوستانى داشته باشى،
برخى نادوست و برخى دوستدار ……
که یکى در میانشان بىتردید مورد اعتمادت باشد
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشى …
نه کم و نه زیاد … درست به اندازه،
تا گاهى باورهایت را مورد پرسش قرار دهند،
که دست کم یکى از آنها اعتراضش به حق باشد…
تا که زیاده به خود غره نشوى
برایت آرزو میکنم صبور باشی
نه با کسانى که اشتباهات کوچک میکنند…
چون این کار سادهاى است،
بلکه با کسانى که اشتباهات بزرگ مىکنند …
به علاوه
امیدوارم پول داشته باشى، زیرا در عمل به آن نیاز داری …
و سالى یکبار پولت را جلوی رویت بگذاری و بگویى:
این مال من است،
فقط براى اینکه روشن کنى کدامتان ارباب دیگریست!
برایت آرزو میکنم دوام بیاوری
در رکود، بی تفاوتی و ناملایمات روزگار
و برایت آرزو میکنم خودت باشی
و هرگز فراموش نکنی…
چیزهایی هست که اگربشکنندجبرانش دست من و تو نیست.
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم
تو نگرانم نشو !!
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ….نفس بکشم بدون تو……و به یاد تو !
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن…
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
تو نگرانم نشو !!
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که بی تو بخندم…..
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم…و بدون شانه هایت….!
یاد گرفته ام …که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ….
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
اما هنوز یک چیز هست …که یاد نگر فته ام …
که چگونه…..!
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم …
و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم ….
تو نگرانم نشو !!”فراموش کردنت” را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت .
نــَـتــــــــرس. . .
نه به گـنـاهـ ميفتي ...
نه جهــــنـم ميروي...
من و تو به هم محــرميـم. . .
'دسـتـانـم را بـگـيـر...
بزن بسلامتی روزی که واسم مشکی بپوشی...
خدايـــــــــــا :کم آورده ام ، صبري که داده بودي تمام شد ،
ولي دردم همچنان باقيست !!! بدهکار قلبم شده ام ، ميدانم شرمنده ام نميکني
باز هم صبـــــــر ميخواهم .!
خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی...
خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری...
خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن بجزء اونی که فکر میکنی به
خاطرش زنده ای...
خیلی سخته که غرورت رو بخاطر یه نفر بشکنی بعد بفهمی دوست نداره...
خیلی سخته که همه چیزت رو بخاطر یه نفر از دست بدی اما اون بگه دیگه
نمیخوادت...
هم پنجشنبه باشد...
هم ابر باشد...
هم باران باشد،،،،
هم خیابان خیس باشد....
اما ..........
نه دستی برای فشردن.....
نه پایی برای قدم زدن....
نه نگاهی برای زل زدن!!!!
آخـــرین هــا ، همیــشـــه آدم را بــه فنـــــــــا می دهنــد !
پـُـک آخــــر … پـیـــک آخـــر … و دیــــدار آخـــــر !!
داشتن تو...
بودن من ماندن ما…
رفتن تو…
این همه آه…
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد…
بر سنگ قبر من بنویسـید خسته بود
اهــل زمین نبود نـمازش شــکســته بود
بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود
تـنها از این نظر که سـراپا شـکســته بود
بر سنگ قبر من بنویســـــــید پاک بود
چشمان او که دائما از اشک شسـته بود
بر سنگ قبر من بنویســید این درخت
عمری برای هر تبر و تیشه، دســــته بود
بر سنگ قبر من بنویســــــید کل عمرش
پشت دری که باز نمی شد نشسته بود
به دعا نویس گفتم جوری بنویس که حتما بیاید
پرسید چه کسی گفتم :
مرگ...
خیلی سخت...
چون اگه یک بار تنهات گذاشتو رفت دیگه مرد نمیمونی...
میشی بچه...
میگن زنی که برای عشقش گریه کنه خیلی دوستش داره...
اما مردی که برای عشقش گریه کنه یعنی دیگه نمیتونه مثل اون پیدا کنه...
مرد ها از سنگ نیستن...
البته بعضی هاشون...
اگه یک روز یک پسر توی زندگیت بوده ...
اگه رفته بدون یا مجبور بوده یا بخاطر خودت و کارهات بود...
اگه هم تو رفتی بدون اون دیگه مثل قبل نیست...
بی تو...شکسته...
هربار دیدنت با کس دیگه نابود میشه...
باید احساسش کنی تا بفهمی نابودی...
چیه؟
فقط یه سوال
بقیه باهات چه نسبتی دارن؟؟؟؟؟
مگـــه نخوآستــی بــــری؟!!
پس اینکــــه گــــریـــــــــ ـــــــه می کــــنم یــآ نـــهــــــــــ !
اینــکه شــــآدمـــــــ ــــ یــــآ نـــهـ !
اینکـــه مواظــــــ ــــــــــ ــــــب خــــودم هستــــــــــ ـم یـــآ نــهــــــــــــ !
بـه خــودمـ ربــــــــ ــــــط دآره
تـــو کـــه بـــه خــــواسته ات رسیـــــــــــ ـــــــــــدیــــــــــــ...
رفتــــــ ــــــــــ ـــــــ ـــــی...
پس دیگــــــــه ســــ ـــآکت شو لعنتیــــــــــــــ.....
سـوت پایان!
خدایــــــــــــــــا
عجیب منتظــــر اون لحظه ام!
بزن اون سوتِ پایانُ
داغـــــونـــــم.........
دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــرد
1 روز
1 ماه
1 سال
از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذرد . . .
چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ
وقــــتی دلت با دیگریســــــــت ...
کافه های بین راه را میگویمـــ...
بویـــــــ نم وجب به وجبش را گرفته
چای جوشیده
روحی به انتـ ـها تـ ـریـ ـن جادها ایـ ـن دنیا
در فضای معلق بدون هیچ پناهگاهی
درست مثل دلم منـــــ
درد دارد زندگیــــــ
اعـتراف تـلخی اسـت ؛
ولــی...
عـشقم و آن غــریبه به هـم می آیــند....!!
دلم آسمان “جمعه” است ، می گیرد و نمی بارد !
هــــــــــــی لعــــــــــــــــــنتی فک کردی چه خــبره؟
فــک کردی بازم برات اشــــــــک می ریزم؟
نه عزیزم اشــــتباه نکـــــن!
دیگه تو زندگــــــیم جایی نداری ولی.
ولی فقــــــــط گاهــــــــــــی اوقــــــــــــــــات به
"یـــــــــــــــــــــــادت مـــــیمیرم و زنده میشم.
بــــــــــــــــــرو و خوش باش .
تو حق انتخـــــــــــــــــاب داری عــــزیزم
تو برای من "آغـــــــــــــــــاز"یه حادثه بودی
و من برای تو "آغــــــــــــــــــــــاز " یک خاطره.
چقدر دلــ ــ ـــ ــم هوای آن روزهــ ــ ــ ـا را کرده….!!!
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت …
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ
ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪ
ﻧﯿﺴﺖ ...!
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ " ﯾﮑﯽ " ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ " ﯾﮑﯽ " ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ...!
" ﺧﺪﺍﯾﺎ " ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ..
در صدایت
در نگاهت
وتو انگار تمام روزگارم هستی
من غریبه ام برای تو
وتو نفس برای من
چیزی بین ما جز احساس نیست
مسافری کوچکم در قلبت
کاش صدایم کنی...
کاش نگاهم کنی...
کاش پیدایم کنی...
وتو...
صاحب تمام فکرم هستی!!!
هرلحظه در انتظارم...
وهر ثانیه که میگذرد
انگار غنچه ی دلم پژمرده تر میشود...
کاش پیدایم کنی!
قلبم بهانه ات رامیگیرد
چشم هایم صبرشان تمام شدنیست
وغنچه ی انگشتانم بی تو پژمرده اند...
ومن هردم شر منده تر میشوم از غریبه بودنم..
به او بگویید :
خیالش راحت !
شادیش را اشک می ریزم ...
لازم نیست بلندتر بخندد....
خدا لعنت کند دل بیچاره ی من را ..
نظرات شما عزیزان: